
اثربخشی سازمانی
در واقع بیشتر سازمانها نمیمیرند، آنها تجدید ساختار میشوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی میآورند، یا کلا به حوزه فعالیت جدیدی وارد میشوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل میگیرند و این خود تشخیص معادله بقا را دشوار میسازد.
بعلاوه ساده لوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثر بخش نیستند بدنبال بقا نیستند.
یا فرض نماییم سازمانهایی که اثر بخش هستند عمدا در پی بقا نیستند.
تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثر بخشی از معیارهای چند گانه استفاده کردهاند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخهای حوادث و میزان غیبت در کار تشکیل شدهاند و این امر باعث گردیده که اثر بخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند.
محققانی که از معیارهای چند گانه استفاده کردهاند به این مهم پی بردهاند که چون سازمانها ممکن است براساس عوامل مختلف و مستقل از هم اثر بخش یا غیر اثر بخش باشند، لذا نمیتوان برای اثر بخشی تعریف واحد وعملیاتی ارایه داد.
این باور که اثر بخشی به تعریف در نمیآید بطور وسیعی مورد قبول واقع گردیده است.
بهعبارت دیگر اندازهای است که یک سازمانبه اهدافش تحقق میبخشدمدلهای مختلفی برای بررسی میزان اثربخشی سازمانی ایجاد شدهاند.
در سازمانهای تجاری برای سنجش اثربخشی سازمان از روش مبتنی بر تامین هدف یا نیل به هدف استفاده میشود؛ زیرا میتوان هدفهای تولیدی شرکت را بهآسانی اندازهگیری کرد.
معمولا سازمانها عملکرد خود را برحسب سودآوری، رشد، سهم بازار و بازده سرمایهگذاری اندازهگیری میکنند.
منبع : اثربخشی سازمانی
نظرات شما عزیزان:

